کاندیدای عزیز ناشناس آینده، کلید نخواستیم، بابا یک قفل بردارید بزنید به این چهار تا درب، اقلکن همینی هم که مانده، سر جایش بماند!!! هر چی بود که برداشتند با خودشان بردند کانادا و تاجیکستان و مالزی!!

پی نوشت:

1- معمولا می گویند یک لیوان آب هم رویش، اما اخیرا می گویند، یک دکل نفتی و چند تا کانتینر با مقدار متنابهی طلا هم تویش!

2- این ها از عوارض تماشای جلسات دادگاه مفاسد نفتی است، مراقب باشید نفتی نشوید.

  • بازدید : ۱۱۱۸
۵ موافق

تعداد نظرات این پست ۳۴ است ...

۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۰:۵۶
درست اومدم ؟ o.O یعنی ری لوود کردم وقتی دیدم پستتون همین چند خطه !!! اصن مگه داریم؟  -_- مگه میشه ؟!!!
دیگر قسمت بوده لابد! ادامه اش باشد برای بعد، مثل این که این طوری بیشتر خواهان دارد!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۰:۵۷
وای باورم نمیشه پست تون انقدر کمه :)))))))
پست در حال ویرایش است! اشتباهی منتشر شد! دوستان امان بدهید خب. کلنگ دستیم دیگر! گاهی قاطی پاتی می کنیم! بی خیال ، دوستان این هم یک پست، بی خیال بقیه اش!!!!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۱:۰۱
😂😂😂 
هم پست شما هم کامنتای دوستان همه باحالن!
شما خودتان باحالی را به اینجا می آورید. اما به جان قفل و کلیت (کلید) قسم که اشتباهی شد!! :)) دوستان دیگر امان ندادند، آمدم پاک کنم دیدم نظر دارم! دلم نیامد!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۱:۰۳
خدایی منم تعجب کردم :O

چه کمه ! آقا حق مطلب ادا نشده من معترضم یه پست طولانی باید باشه D:

حق؟ حق اوایل دادنی بود، بعدها گرفتنی شد، الان ها هم فعلا خوردنیست تا ببینیم برنامه دوستان برای آینده چه می باشد!!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۱:۰۴
ما پستاتون رو رو هوا میزنیم! 
یعنی شما منتشر نکردین، ما نه تنها خوندیم بلکه کامنت هم میذاریم!
و شما صاحبان این کلنگستانید، و آن را به ارث خواهید برد، باشد که رستگار گردید!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۱:۱۰
دفاعیات از زبانِ پست: "من فقط اشتباهی بودم" :D

اول به نظرم رسید مربوط به کپی برداریهای وبلاگیه، ولی انگار بحث سنگین بوده و بیان تحملش رو نداشته بارشو چپ کرده :))

این پست ما اشتباهی بوده. اسم اصلی اش مسعود جندقی بوده! کارمند اداره ثبت احوال
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۱:۳۳
عه!کامنت ما کو?! :(
نمی دانم! این بیان قاطی کره. من خودم هم فکر کردم باید یه چیزی کم شده باشد ها! الان که گفتی فهمیدم!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۱:۵۴
فک کنم برده تو هرز نامه ! :/

بی زحمت یه نگاه به اون قسمت بندازید ببینید اونجا نیست?! :|

اصلا این چند وقته من کلا بیان را درک نمی کنم! این آمار فضایی از کجا می آید؟ بعدش هم خودش هر چی نظر هست را می برد توی هرزنامه! حتی پاسخ های من کلنگ را هم می برد همان جا! بابا یکی به این بیان حالی کند یک ایف بگذارد توی کد نویسی اش.
ایف صاحب وبلاگ نظر داد، دن، لابد هرزنامه نمی باشد دیگر! اصلا باشد، به کاری که کار نداری، چه کار داری؟!!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۱:۵۸
آقا یک عدد کامنت گم شده هرکی ورش داشته خواهشا بیاد بذاره سرجاش مال مردم خوردن نداره , فردا پس فردا در وبلاگتو فلفل میکنن حالا ببن کی گفتم :|
شما چه اصراری دارید فلفل را به این وبلاگ و صاحبش بخورانید من نمی دانم؟ آخر این همه چیز میزهای خوب! دست کم یک شوکولاتی، چیزی!!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۲:۰۲
عه!به حمدالله پیدا شد ! :/
داستان داریم ها. این یکی گم نشود! خانم شما نصفه شبی خواب و خوراک ندارید! دنبال کامنت می گردید آن هم از نوع دیجیتال؟ به قول آقای کاووسی: دیجیتال؟ دیجیتالم کجا بود؟!!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۳:۳۶
آقا کامنت خودمه!جزو اموال و دارایی هام محسوب می شه ! گم بشه ,شما باید پاسخگو باشید!

عه :|به خواب و خوراک من چیکار دارید ,بدبختی داریماااا :|

ما خودمان برای یک عدد دیدگاه شیرجه می رویم، به ما نگو که! به بیان بگو. راستش من هر چند وقت یکبار یکی از آن نامه های آتشین کلنگی می فرستم برای بیان، آن قدر کیف می دهد که نگو! البته نه آن قدر هم آتشین ها، نه، بیشتر آبکین است!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۴:۱۸
:/
قفلشون چی باشه؟
فلزی باشه یا نباشه؟
جدید باشه یا قدیمی باشه؟
رمز داشته باشه یا نداشته باشه؟
عزیزمِ ببخشید فرزند ِ لطفا 
درحال ِ تدارک ِ قفل برای کاندید بعدی:)))

دیگه این جور که شما وارد شدی ما عطایش را به لقایش بخشیدیم!! عزیزم لفطا!!!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۹:۳۸
ماشین لباسشویی؟؟
نه نههههه غلطه !! 
بله. فرنود سال هاست که دیگر خودش ماشین لباس شوییشان را روشن می کند!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۹:۵۳
:)))))))))))))
اصن این شاه کلید مملکتو به باد داد!!!!
بله. بس که هر چی در بود وا شد!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۲
:/
مگه شما دنبال کاندیدای قفل دار نمیگشتین!؟؟؟؟
یعنی چی عطاشو به لقاش بخشیدم:|

کلگ نمی داند تکلیفش با خودش چند چند است! زیاد جدی نگیرید، فعلا خیلی خودمان را بپاییم تا قفل را بر سر در خود صاحب کلنگستان نکوبند!!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۱۳:۱۰
:|
والله جان کلنگ!!!
نگو که آدم درد دلش تازه می شود!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۱۶:۴۲
وقتی قفلی ساختم ؛ که دزدان و نفت بران و ازر بران ، نتوانستند آن را باز کنند ، حتما کاندید خواهم شد
و خواهم دانست که کلنگ جان به من رای خواهد داد.
البته من برای معروف شدن معروف نشدم ها ، برای این معروف شدم که تو ما رو بشناسی :-)
ای بابا، ما یک رای داریم که آن هم متعلق به شماست! البته نظر من به نظر قفلتان نزدیک تر است!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۲۰:۳۴
نبینید از اینها..نبینید...بداموزی دارد...ذهنتان نفتی میشود هاااااا...ان موقع مثل انها سیاه ٬چسبناک٬ و پولدار خواهید شد !
بله آقا، بس که دیدیم بوی نفت گرفتیم! داداش یکی بیاید این نفت های اضافه را از سر سفره بردارد بگذارد برای شام! حیف است !
۲۵ آذر ۹۴ ، ۲۱:۰۳
چشام چهار تاشد همین چند خط بود فقط:)
میخواستی من ی لیتر از این نفت رو بردارم ب جان کلنگ تمام ملت زرنگ میشدن و نقش کاراگاه گجت رو خوب انجام میدادن و منو شناسایی میکردن بعد میبردنم اب خنک بخورم البته از نوع بدون تصفیه اش
دیگه ادامه ماجرا رو باس از شبکه یک و دو ببینیم چی میشه!!
۲۵ آذر ۹۴ ، ۲۲:۱۵
قفل کنیمو کلیداشو قایم
اون هایی که باید قلف باشه، که وازه!! اونایی هم باس واز باشه قلفه!
۲۶ آذر ۹۴ ، ۲۱:۱۸
نفتـی نشـویم؟ هعی دوست جان ما را سوزاندن نفتی شدن را کجا بذاریم :))
تلاقی متلاطمم فیل.تر شد :) با پوزش بسیار پاکش کنید که خاکش کردیم :))
چی شده؟ مگر فیلتر هم می کنند؟! یا امام غریب.!
۲۷ آذر ۹۴ ، ۱۱:۱۴
بله همان یا امام غریب :)
مرسی از شما:)
خلاصه این قسمت پیوندها همیشه یک جا برای شما هست.
۲۷ آذر ۹۴ ، ۱۳:۴۴
مگه اینکه اینجوری از دستتون در بره چنین پست کوتاهی رقتم بخوره ..

رقتم بخوره؟ رقتم چیه؟ خورشته؟
۲۷ آذر ۹۴ ، ۱۵:۱۴
رقم بخوره
اشتباه انگشتی بود ت اضافی 
حالا ایشان مختار هستند رقم می خواهند بخورند یا عدد، ولی ما حرف می خوریم، تقریبا مقت می افتد برایمان.
۲۸ آذر ۹۴ ، ۱۸:۳۵
نکند خودت کاندید شده ای صدایش را درنمی آوری مارموز موزمار؟!
بره!
۲۸ آذر ۹۴ ، ۱۹:۱۰
بره!
وات؟
وات؟
۰۱ دی ۹۴ ، ۰۰:۲۸
همه چی برعکس شده دیگه 
گل گفتی یعنی ها!
۰۴ دی ۹۴ ، ۱۹:۴۶
متشکرم میسی میسی ممنونات میشود من متعلق به همه شماهام خخخخخخ
خانم روی رای من حساب کنید!
۰۵ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۵
رای شما؟
به شما !
۰۶ دی ۹۴ ، ۱۲:۲۳
اااااااااا مرسی ممممممنونم پس رای منم به شما 
بنده هفت تا پارچ آب بخورم اگر کاندیدا بشوم! چرا حرف می گذارید توی وبلاگ ما!؟
۰۷ دی ۹۴ ، ۰۱:۰۱
خب شما لطف کن همون هفتا پارچو بکن ده تا یهو باهم بخور اخه اب واس سلامتی خوبه 
میدونید؟
حرف نبود که نظر بود خخخخخخخ
این خخخخخخخخخخخخخ چیست دقیقا؟ صدای کشیدن چوب روی زمین است؟! آیا؟
۰۷ دی ۹۴ ، ۱۱:۲۶
اولا که خخخخخ صدای کشیدن چوب نیست و خندیدن کسی است که سرماخورده و گلویش قروقاطی شده
دوما شما کم میاری ب خخخخخخخخ بدبخت چکار داری
خخخخخخخخخخخ
۰۷ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۷
وضع گلوی شما هم قروقاطی است؟
خدا جمیعا شفایمان دهد خخخخخخخ
پس به کی می دهد این همه شفا را؟ خدایا به کی می دهی؟ هان خدا؟
۰۸ دی ۹۴ ، ۱۲:۲۰
به بنده های اهلش 
اونا که خیلی خوبن 
شمارو نمیدونم ولی من بنده خوبی نیستم
بله.