در زیر بخشی از سخنان دکتر ابراهیم فیاض، استاد مردم شناسی که میهمان برنامه تلویزیونی "هفت" بودهاند را به نقل از این خبرگزاری آوردهام.
"فیاض ادامه داد: لذا سینما در ایران امروز مریض شده است و در اثر این نادیده گرفتن، به سادیسم رسیده است. امروز با رفتن به سینما پورن میبینیم. هرچند سکس به سینمای ما به طور مستقیم نرفت، اما سبکی در سینما به وجود آوردیم که ما را به شدت سکسی میدانند. حرکات بدنی بازیگر، طراحی لباسها و دیالوگها نشانگر سادیسم جنسی ماست و مخاطب با آمدن به سینمای ایران به شدت وحشت زده میشود. این موضوع پیش از انقلاب نیز بود. چون وضعیت ذهنی ما خراب است."
به قول شاعر که میفرماید: آخه من قربون اون چشات برم، تو چشام زل نزن این جور، جون من. یک جوری زل میزنند توی چشمهای آدم و میگویند در سینما فیلم پورن میبینند، انگاری اینجا ینگه دنیاست. حالا جدا از شعر نمیدانم این حرفها چقدر میتواند درست یا غلط باشند، فقط یک پرسش برایم پیش آمده است که این فیلمهای بیناموسی را در کدام سینماها پخش میکنند؟ نه این که فکر کنید نشانیاش را برای رزو بلیت میخواهم. نه، یک ملت را میشناسم پتانسیل بالا رفتن از بلندترین برجهای این شهر را دارند، دیوار سینما که جلویش مانند پرچین است، برای آنها میخواهم. بابا از این جور حرفها در رسانه ملی میزنید که مردم از دیوار بالا میروند و آتشسوزی به راه میاندازند.
پرسش بعدی من هم این است که الان چه کسی ما را سکسی میداند؟ یعنی برای مثال میشود "جنیفر لارنس" ما را سکسی بداند؟ در مثال که جای بحث و جدل نیست. هست؟ همیشه باید "بنلادن" یا "سردسته شورشیان کوبا" ما را سکسی بداند؟ شانس است داشتیم ما؟ خدا آقای سلحشور را بیامرزد. تا فهمیدم ایشان به رحمت خدا رفتهاند، یاد حرفهای جنجالی ایشان به بخشی از بانوان سینمای ایران افتادم. دروغ چرا، یه کمی هم به یاد یوزارسیف افتادم. خب میشود آدم به یوزارسیف فکر کند و زلیخای خانم نیاید توی مخش؟ شماها هم عجب توقعهایی از یک کلنگ دارید؟
خلاصه این که، دکتر جان ابر موهاتو نیفشون روی ماه صورتت، بیا داخل گفتگوی ویژه خبریای، برنامه نودی، چیزی که همه راحت ببینند، مستقیم این بیناموسیها را که اسم بردی تعریف کن، بقیه دست کم بدانند از دیوار کجا باید بکشند بالا !!
پینوشت:
1- اصلاحطلبان چنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی شهر تهران بر اصولگرایان پیشی یافتهاند که آدم به یاد فوتبال ایران و مالدیو میافتد. هر چند کلنگ اصلا اهل سیاست نیست، فقط خوشحالی بیش از حد بعضیها را نمیفهمم. حالا خوب است هر دوتایشان از یک صافی عبور میکنند.
2- حالا ما منتظر میمانیم ببینیم منتخبین این مجلس روزی چند نفر خواب و گوشی به دست در سالن دارد. از قدیم گفتهاند انگری بردها را در آخرین مرحله میشمارند!
3- من این طوری یادم میاد یا توهم زدم؟ سال 1388 هجری خورشیدی ما صبح روز بعد از رایگیری که از خواب بیدار شدیم طوری رایها را شمرده بودند که هشت صبح نتیجه معلوم بود و تا ظهر هم رایها شمرده شده بود. الان یک روز بیشتر از اتمام رایگیری میگذرد هنوز آرای تهران در حال شمارش است! رایشمارها هم رایشمارهای قدیم. این جدیدیها را انگار از چین آوردهاند.
- بازدید : ۵۶۵
تعداد نظرات این پست ۱۶ است ...

نه برعکس!من سبکت رو دوست دارم :)
فقط حس میکنم کلنگِ قبل نیستی!
گاهی گُم میکنیم خودِ واقعیمون رو ...!
احیانا کلنگِ قبل بین خاطراتِ گذشته گیر نیفتاده؟! :)
خب ساده ست ! آدمها معمولا هر چند وقت یکبار تو خاطرات گذشتشون غرق میشن و ناخودآگاه گُم میکنن خودشون رو !
وبلاگ داشتم اما،نمینویسم فعلا!انگیزه ش رو ندارم!
اما به صورتِ آزاد برای خودم گاهی مینویسم تویِ note گوشی :)
کاش می نوشتید. راستی می توانم بپرسم اینجا را چطور پیدا کرده اید؟
رمان بلند؟!فکر خوبیه!
مخصوصا که طنز نویس خوبی هم هستین :)
فقط اول کلنگِ قبل رو کاملا پیدا کنید و بعد رمان رو بنویسین :)
واقعا دوست دارم بنویسم اما،فکر نمیکنم کسی روزنویس های شاید بی مزه رو بخونه!شاید هم فکر میکنم کسی دنبال نمیکنه وبِ یه دختر کم سن و سال رو !
قبلا میخوندمتون.
اما من فکر می کنم قبلا باید شما را در جایی خوانده باشم. اسمتان برایم آشناست. یا شاید اشتباه می کنم!
اونقدر تنبل شدیم که میخونیمُ لذت میبریم ُ گاهی با متن گریه میکنیمُ میخندیم ولی،بدون کامنت میریم سراغِ پست بعدی یا وبِ بعدی!
کامنت اگر نمیگیرید گاهی،به همین دلیلِ.
میتونین رمان رو اینجا بنویسین!تعداد بازدید هم بیشتر میشه.کامنت ها هم شاید بالاتر بره!مثلا یکی بیادُ به فلان شخصیت اعتراض یا ابراز علاقه کنه!
اولین باره که با این اسم توی نت کامنت میدم :)
پس مدام در تغییر اسم به سر می برید؟!! :)) خوشحالم از این که این جا حضور داشتید. ممنون.
پس متن ها جدی شده؟ بزنم به فاز کلنگی؟ نه غلام؟! ببخشید، نه مریم گلی جان؟
مریم گُلی جان،کاش من کمی شبیهِ شهرزاد بودم :دی
نمیدانم شاید هم شلم شوربا بشود :دی
نه چندان!یک مدت با اسم واقعیم بودم ُ الان عوضش کردم :)
منم خوشحالم از خوندنتون :)
زندگیم رو نمیگم!خودم رو میگم!
کلا کارِ من همینه :دی
حالا که منطقی فکر میکنم،میبینم که ننویسین بهتره!حداقل اینجا ننویسین!چون درهم برهم میشه ..
+قبلا هم همینجا میخوندم :)
جالا که با خودم فکر می کنم می بینم شاید می توانستم از اوایل دوران کارشناسی یک وبلاگ داشته باشم. خیلی خیلی قبل!
از لحاظِ اخلاقیِ شهرزاد،نه سبکِ زندگیش!
به نظرِ من باید از همون اوایلِ نوجوونی نوشت ! نوشت تا در آینده وقتی که خوندشون،حسِ خوبی پیدا کنه!
میدونین که،نوجوون که میشی،نویسنده هم میشی !
سکسی بودن در سینمای ما که بی داد میکنه.لابد لحن پر ناز وغمزه ی بازیگرای زنو میگن احتمالا هم از نظر بن لادن یا رهبر داعشیا ما سکسی تشریف داریم
سکسی بودن یا نبودن؟مسئله این نیست.....
پی نوشت:این رای شمردن تموم نشد؟آقا ماکارو زندگی داریما...