همین‌طور که ویلان و سیلان در دنیای مجازی بودم، به چشم خویشتن دیدم که چه؟ که جانم می‌رود؟! نه برادر من، نه خواهر من، جانم کجا می‌رود؟ جایی ندارد برود، دلتان خوش است‌ها. همین خود من هم به زور جا داده‌اند این‌جا. خلاصه دیدم که یک چیزهایی در وبلاگ‌ها مد شده، و مدت بسیار مدیدی است که کلنگ همساده پسر از آن غافل است.

آقا کجا می‌روی؟ بله، شما، شما که همین الان داشتی صفحه وبلاگ را می‌بستی. یک مقدار تحمل داشته باش برادر من، ببین این خانم چقدر آهسته دارد متن را دنبال می‌کند. این همه عجله برای چیـست؟ ای وای، خواهر شما کجا؟ چی؟ بچه شماره یک دارد؟ ای بابا، تا همه‌ی خواننده‌های این کلنگستان ریزش نکرده‌اند، بهتر است برویم سر اصل مطلب.

داشتم می‌گفتم، حالا هر کسی می‌خواهد خودش را معرفی کند به سبک دوهزار و شونصد معرفی می‌نماید و دیگر گذشت آن زمان که تو حموم یا تو وان، می‌نشستند و خودشان را معرفی می‌نمودند. یعنی کسی این کار را می‌کرده؟ به هر حال، امروزه روز، دور، دور جمله‌ی "اگر یک غازقلنگ بودم" است. یعنی چی؟ یعنی چی‌اش را شما باید بهتر بدانید والا. من که از این سوسول بازی‌ها بلد نبودم.!

.....

بسم‌الله کلنگ، موضوع انشا: اگر شما به جای، تابستان خود را چگونه علم بهتر از ثروت نشد هیچ وقت!! گذرانده بودید، چه تقاضایی داشتید؟

.....

اگر شخصیت خیالی مرتبط به یک سخنرانی خاص می‌بودم: آن لولویی که ممه را برد! (چی؟ بی‌ناموسی شد؟ چطور آقای رییس جمهور پیش از این، بگوید خوب است، به کلنگ که برسد بد است؟ فتا جان داشتیم؟)

.....

اگر ریاست مجلس هشتم و نهم ایران می‌بودم: تصویب آن قانونی که ریاست دولت‌ نهم و دهم ایران را به صورت مستقیم به سیاره نپتون می‌فرستد.

.....

اگر ریاست دولت نهم و دهم در ایران بودم: کل مدیریت دنیا بودم به انضمام قانونی که پروژه پرتاب به فضایم را لغو کند، گفتم تک‌تک را بخواهم بشمارم، تا سال بعد هم تمام نمی‌شود!

.....

اگر درب یخچال خانه‌یمان بودم: تقاضای تعویض با درب طویله گاو مش حسن را داشتم!؟؟ چی شده؟

.....

اگر اعتماد به نفس بودم: بسامد نت هشتم کوچک شمایی‌زاده در اوج گام دوازدهم دستگاه ماهور.

.....

اگر شوارای قیمت‌گذاری خودرو بودم: درصد افزایش قیمت پراید و سمند به ازای کاهش کیفیت سالانه‌ی آن‌ها.

.....

اگر یک نوعی از الهام بودم: یک موجود به چرخیدن اهمیت‌دهنده!!

.....

اگر باکلاس بودم: کل برنامه "نکست‌پرشین‌استار" به ویژه دو تا مجری آقای آن.

.....

اگر دکتر بودم: مورتون؟ کورتون؟ هورمون؟ مظاهری، این آقایی که کرم کرگدن و دمبه گوسفند می‌فروشد!

.....

اگر لنز دوربین بودم: لنز دوربین روبروی سیامک انصاری در سریال‌های مهران مدیری.

.....

اگر عینک بودم: عینک دودی معین.

.....

اگر کلیدواژه جستجوی موتور جستجوی گوگل بودم: راه‌های ازدواج با احسان علیخانی!

.....

بس است دیگر، اگر، اگر ،اگر، چه هست این همه اگر؟ اگر این اگر را در خاک بکارید، رشد هم می‌کند؟! شما خانه زندگی نداری برادر؟ خانم بچه خودش را کشت، شماره یک به دو و سه و چهار رسید. به قول این خانمی که در تبلیغ یک فیلم سینمایی فریاد می‌زند: بروید سر خانه و زندگی‌یتان، سر جدتان ول کنید ما را. یک همچنین چیزهایی می‌گوید و بعد می‌زند زیر گریه. بروید دیگر، بروید.

پی‌نوشت:

1- فیلم جدید اصغر فرهادی به نام ..... (تقصیر خودتان است آقای فرهادی، خودتان مبحث پایان باز را باز کردید!)

2- روی دیوارهای محله‌ی تروریست‌های "داعش" نوشته "لعنت بر کسی که این‌جا بمب بگذارد"، برای همین هم هیچ وقت کسی در آن مکان آشغال نمی‌ریزد. به این می‌گویند فرهنگ صحیح دفع زباله! مگر این که ما هم به همین روش متوسل گردیم. خدایا توبه.

  • بازدید : ۵۶۱
۴ موافق

تعداد نظرات این پست ۱۰ است ...

۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۳۷
اگر متنتون اینهمه قاطی پاطی نبود چی میشد خخخ
می‌شد؟ نه می‌شد؟ نمی‌شد دیگه :))
۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۱۱
والا من به جز یک وبلاگ تا به حال ندیدم که اینطور معرفی همه گیر و مد شده باشد!! 
خب این جا قصد فقط شوخیست تو کا خانم. :))
۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۱
اگرهای آن وبلاگ هایی که گفتید کجا و این اگرهای بازار شامه اینجا کجاااا... ولی با این وضع باید بعد از دو سال برم ابتکار دیگری بزنم برای قسمت معرفی خودم در وبلاگم!  دیگه غاز قلنگی شد رفت به درد نمیخوره :)))))))
اگر، اگرها را می‌فرمایید که نظر بنده هم به نظر شما نزدیک تر است. :)
خب از کلنگ که بیشتر از این نمی‌شود انتظار داشت. :))
یک چند تا اگر داشتم، گفتم ولو کنم وسط محض خاطر روی گل دکتر و باقی بچه‌ها.
از قضا بخش معرفی شما را با میم با هم خوانده بودیم. پیشنهاد بنده به شما این است که دست به ترکیب آن بخش نزنید، بسیار هم خوب و دلنشین است.
غازقلنگی یه چیز "اسپسیفیک" است، برای کلنگ است. یک چیز در مایه‌های غلام‌قلی خودمان است :)))
۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۱۱
چه سبک خفنی است که ما نیز از آن غافل بوده ایم !
حالا دیگر من هم اگری شدم رفت. شما هم یک فرصتی به این کلمه اگر بدهید! :))
۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۴
بخدا یکی نیست اینارو به ملت ما بگه :| از جمله خودم :|
یکی باید اول به خود من بگوید :))
۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۵۹
الهام عالی بود :)))))
+ شما جایی مینویسید آیا؟
منظورم به صورت حرفه ای است
چون واقعا عالی و خلاقانه مینویسید
با تشکر از حضور شما، یکی از مکان هایی که می نویسم همین جاست. کلنگستان. یک دو لقمه قلوه سنگ هست، با هم می زنیم به سر و مغز خودمان و دوستان.!!
کاش یک نشانی وبلاگی چیزی نشانه ای می گذاشتید با نوشته های شما هم آشنا می شدیم.

۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۵
مرسی عالی بود
بوی اسپم به مشام می رسد. دو منهای سه چند می شود جهیزیه جان؟
۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۵۸
فکر میکردم این سبک پر کردن وبلاگ از مد افتاده
اگر من سبک از مد افتاده بودم ....
جدی؟ دیگر ببینید من چقدر عقبتر از زمانه هستم!
۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۰۴
خخخخخخخخخخخخخ
عااااااالی بود...
دیوانه ای به جان خودم
از اون دیووونه های باحال
لو لو رو هم خوب اومدی
مریم خانم شما لطف دارید. اگر دیوانه هم پول تویش بود الان ما آن هم نبودیم!
۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۳۳
اینا چی بوووووووووووووووووووووود؟؟؟؟
:O
من ک نفهمیدم
االه اکبر
اگر نامه بود دیگر! :))