یادداشت‌های کلنگ همساده پسر

با لبخند بخوانید

درود، دلم نیامد همین طوری بدون خداحافظی بروم.

از کجا آمده‌ام؟ نمی‌دانم 

برای چه آمدم؟ نمی‌دانم 

برای چه می‌نویسم؟ نمی‌دانم

برای که می‌نگارم؟ نمی‌دانم

برای چه می‌روم؟ نمی‌دانم

شاید برای پیدا کردن خودم

شاید برای یافتن تو

....

 

امیدوارم در این مدت کوتاه که بودم، یک لبخند را مهمان من بوده باشید.

بدرود

.....

مرا ببخشید

 

نظرات  (۶)

۰۹ مهر ۰۱ ، ۰۰:۱۶ کلنگ همساده

کلنگ رفت. :)

۰۹ مهر ۰۱ ، ۰۰:۳۴ زری シ‌‌‌

ان شالله که بازگشت همه به سوی وبلاگ است :'"""

چرا می خوای بری رفیق

۰۹ مهر ۰۱ ، ۰۹:۱۶ گندم بانو

تو این شیش هفت سالی که ساکن بیانم، اونقدر رفتن رفیقام، اونقدر رفتن که این روزا تعداد ستاره‌هایی که در هفته روشن میشه، به تعداد انگشتای یه دستمم نیست:(

ولی خب منی که خودم دیگه نمینویسم، از ننوشتن دیگران که نباید دلخور بشم، نه؟؟ا:(

ولی امیدوارم به زودی دوباره بنویسی

۰۹ مهر ۰۱ ، ۱۶:۲۰ حامد سپهر

کاش میموندی و با نوشته‌هات حمایت میکردی از مردم

۰۹ مهر ۰۱ ، ۱۷:۲۴ مهدیار پردیس

کجا؟! 😔 لااقل کانالی، پیجی، چیزی بزن 😢