درود. خواستم که بنویسم اما نمی توانم. مادربزرگ را ظهر دیدم. نشسته بود و آب می نوشید. صحبت کوتاهی داشتیم. بعد از ظهر دیگر بیدار نشد. خدای بلند مرتبه همه ما را بیامرزد. آمین.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
از اساس این مهم نیست که ما چه برنامه هایی در تلویزیون میلی تولید می کنیم، فقط این که بیست و چند کانال باشد مهم است. چه کسی اهمیت می دهد که کیفیت برنامه های پخش شده آن قدر پایین است که قشر متوسط به پایین هم به لحاظ سطح فکری کیفیت برنامه های صدا و سیما را آنقدر افتضاح می داند که حتی دیگر دلیلی برای روشن کردن تلویزیون ندارد، به جز پخش چند مسابقه و برنامه ورزشی که همان را هم کم کم دارند تیشه به ریشه اش می زنند. فرض کنیم یک آدمی مثل فردوسی پور برنامه محبوبش را از دست بدهد و در یک حرکت ناگهانی محمدرضاگلزار بشود مجری بهترین برنامه از سوی مخاطب. چه ایرادی دارد، گلزار هم خوشگلتر است و هم جذاب تر، فردوسی پور خیلی هم قیافه که نداشت، هر هفته تلویزیون نشانش می داد. خب مخاطب بعد ده بیست سال تنوع می خواهد. برای مثال مزدک میرزایی دیگر به درد صدا و سیما نمی خورد. باید جایش را بدهند به یک بازیگر جدید که روی بورس باشد مثل ترلان پروانه.
از این رو منتظرم تا مجری های مقوا بیست و سی را بردارند و مهران رجبی را به همراه اسحاق جهانگیری بیاورند پای کار. جهانگیری که خوراکش روضه خواندن است. در راستای تغییرت مثبت تلویزیون ملی باید بنویسم همین بس که تلویزیون خانه بیشتر فامیل هایمان بدون گیرنده دیجیتال داخلیست و این که به چه چیزی وصل است به خودشان مربوط است. یعنی من در کل کانال های آن طرف آبی هیچ چیز به درد بخوری نمی بینم اما باز هم اگر یک روزی چند ساعت خالی پیدا کنم ترجیح می دهم یک شبکه از گینه بیسایو را نگاه کنم.
خدایی حیف این همه سرمایه که خرج امواجی می شود که هیچ اثری ندارد جز ازدیاد بیماری! کل خبرهای مهم روز ایران را هم می شد در همان یک شبکه نشان داد که از سی چهل سال پیش شروع به کار کرد. من ترجیح می دادم این بودجه به جای امواج صرف توسعه فناوری می شد و الان سایپا و مدیرانش از غصه از دست دادن پراید در سال بعد کاسه چه کنم چه کنم دستشان نمی گرفتند.
----
والا با این برنامه هاشون یا بهتر است بگویم با این بی برنامه گی هاشون!
---
پی نوشت:
1 - دکتر گفت در هر صد روز یک چیزی قرار بود بشود. والا صد روز که چه عرض کنم، صد تا از این صد روزها هم بگذرد هیچ غلطی نمی توانند بکند آمریکا!!!
2 - فلانچی را بردند در دادگاه و از او پرسیدند که تو با اجازه چه کسی میلیاردها ارز ملت را از در پشتی در بازار حیف و میل کردی و باعث ایجاد شوک ارزی و کاهش ارزش پول ملی شدی؟ گفت: به نام خدا، با اجازه رییس جمهور و ریاست بانک مرکزی و وزارت اطلاعات، قاضی را بعد آن دست بسته بردند کجا معلوم نیست، اما دادستان رفته پشت بام و مدام داد می زند من لک لک هستم، شغلم هم این است که نوزاد از آسمان می آورم پایین برای خانواده هایی که می خواهند بچه دار شوند.
3 - فلان آقا به بهمان آقا گفته از کجا آورده ای این همه مال و اموال را، بهمانی هم نامه سرگشاده داده برای پاسخ. یکی از بزرگان گفته برای شما دو عزیز زشت است، این مسایل را خصوصی مطرح کنید آبروی نظام می رود. (به خدا عین این ها در خبرگزاری ها با سرخط درشت نوشته شده بود همین یکی دو روز پیش) یکی نیست بگوید آبروی نظام اگر قرار است با این چیزها برود که همان بهتر که چه؟... به خدا برادر فتا غلط کردیم همه با هم. شما ببخش. بنده از همین تریبون همه را دعوت به مجالس خصوصی می نمایم!
4 - همه در ایران تقصیرها را به گردن پرزیدنت "ترامپ" می اندازند. خوش به حال آمریکا، رییس جمهوری دارد که دیوانه است. ما شانس نداشتیم یک دانه سالمش نصیب ما شده. از همین جا عرض می کنم اگر روسای جهمور کشورها را بگذاریم توی آمازون برای فروش، مال ما را نهایتا با نود و نه درصد تخفیف بردارند فقط جهت عبرت سایرین!
خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست، خدا، خدای آدمهای خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمیگذارد.
فیالواقع خداوند اند لطافت اند بخشش اند بیخیالشدن و اند چشمپوشی و اند رفاقت است.
رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت میگذارد. اگر آدمها مرام داشته باشند هیچوقت دزدی نمیکنند ولی متأسفانه بعضاً آدمها تکخوری میکنند و این بدِ روزگار است … بایستی ما یک فکری به حال اهلیشدن آدمها بکنیم اهلیکردن یعنی ایجاد علاقهکردن و این تنها راه رسیدن به خداست و خیلی هم مهم است…
---------------
خدایا مردم کشور ما را اهلی کن، مردم بقیه دنیا را هم همینطور.
یک خبری خوندم که نمی دونم درست هستش یا نه، سرخطش این هستش:
ارتباط یک زن با 16 نفر از پرسنل وزرات نفت
به نظر من باید به کل مجموعه وزارت نفت به سبک هادی عامل گفت: خدا قوت پهلوان ، خسته نباشی دلاور!!!
دلیران تنگستان که میگویند، یکی یکی دارند خودشان را بروز می دهند. از شورای شهر بابل اگر به عنوان مقدماتی یاد گردد، این رویداد جدید دست کم از نیمه نهایی ندارد. خدا به داد "فینال" یا بازی نهایی برسد.
0: قربان باید به آگاهی شما برسونم که RQ-170 سومی را هم سالم رو هوا گرفتن.
1: حتما اشتباهی شده. نامه بزنید برگردوننشون.
0: یه چند تا موشک هم کنار پایگاه های نیروهای نظامی ما در عراق زدن.
1: اشکال از دقت موشک ها بوده، قرار نبوده اونجا بزنند.
0: میگن چند تا کشتی نفتکش تو بندر الفجیره رو با عملیات خرابکارانه متوقفش کردن.
1: چقدر سخت میگیرید، کشتی ها قدیمی بودن، بدنشون پوسیده به مرور زمان، تازه بیمه بدنه هم که دارن،
0: به کشتی ژاپنی مین چسبوندن و بعد رفتن مین رو دوباره جدا کردن.
1: خو وقتی عمل نکرده حتما مین نبوده، پسماند پلاستیکی بوده، برای حفظ محیط زیست برداشتن بردن انداختن تو سطل آشغال.
0: به روح "آبراهام لینکلن" قسم، این دفعه یه پهباد چند صد میلیون دلاری رو زدن.
1: اشتباه یک آدم بوده، یا اشتباه یک فرمانده. بی خیال.
0: جناب پرزیدنت، خاورمیانه که به چوخ رفت، به درک اما از صبح یه عده با علم و کتل و سنج و طبل دارن میخونن و میان سمت کاخ سفید، دستوری صادر نمی فرمایید؟
1: آهان، این شد، گفتم بالاخره میان برای مذاکره، بگو "بولتون" و "پمپیو" هم بیان تا دیر نشده، معامله رو ببندیم بره پی کارش.
-----
چند سال بعد...
----
0: جناب اینجا خیلی گرمه، چقدر بوی پا میاد اینجا؟ این بوی گل رز چیه قاطیش شده؟
1: چاره چیه، از وقتی کاخ رو کردن حسینیه "لینکلن"، هر روز میان برای نماز جماعت، بوی جوراباشون هم با بوی یه چیز که بهش میگن گلاب و می پاشنش تو هوا، قاطی میشه. دیروز ناهار هم یه چی دادن به اسم "قیمه"، خیلی وقت بود با "ایوانیکا" غذای خونگی نزده بودیم.
0: جناب رییس جمهور، همسرتون گفتن ساعت ده که شد حتما بهتون خبر بدم. الان یک دقیقه مونده به ده صبح.
1: ای ول، دمت گرم، برو سایت سایپا الان باز میشه، برای من یه پراید وانت ثبت نام کن، تونستی برای "ایوانیکا" هم یه 111 تمیز بنویس.
0: یعنی شما نمی خواهید هیچ واکنشی نشون بدید؟!!!!
1: وا کنش؟ اگه پراید وانت رو تونستی برام بخری، منم میدم اول تو درب سمت راننده رو وا کنش. خوبه؟
تازگی ها یک فیلم تهیه کردم که اسمش مرا به یاد یک آلبوم موسیقی از "پینک فلوید" می انداخت. فیلم "مادر قلب اتمی"، و باید اعتراف کنم که تنها از روی کنجکاوی آن را تهیه کردم. چون چند سالی هست که دیگر حوصله ی فیلم دیدن را از دست داده ام. به ویژه فیلم به زبان شیرین پارسی را.
باید اعتراف کنم ای کاش این کار را نمی کردم چون به همان اندازه که از دیدن این به ظاهر فیلم هیچ چیزی نفهمیدم، احساس میکنم صد برابر آن وقتم را تلف کردم!
به نظر من بهتر است بودجه ی این فیلم ها را ببرند توی روستاهای کوچک و دور افتاده و به هر کودکی سالی یک عدد مداد HB بدهید. من حسود نیستم، کار و زندگی خوبی دارم. (چشم حسود بماند بینا اما خدا بدهند به آن ها و بقیه هم، ان شالله) حرف زیاد دارم که بزنم اما حس و حال نوشتن ندارم. این نوشته را هم برای این نوشتم که اگرشما این فیلم را هنوز ندیده اید، همان بهتر که نبینید. کمی کمتر الکتریسیته مملکت جاری تان را مصرف کرده اید و وقت پر ارزشتان را ذخیره. پاینده باشید.
وگرنه الان معلوم نبود چه بلایی سر ما ایرانی ها می اومد. باز هم خدا رو شکر، هنوز نفس می کشیم و میشه برای بقا فوتوسنتز کرد. نمونه هم در صنعت خودرو زیاد داریم، مورد داشتیم، رفته نمایندگی، یه فرمون خالی بهش دادن، بعد به ایشون گفتن بقیه ماشین آپشن بوده که حذف شده، به جای اون حذف شدهها هم خودروساز پولش رو پرداخت میکنه. حیف کلمه "فرغون خودرو" که بخواهی به عنوان اسم بزاری رو این طور کارخونهها. حیف!
لابد میگی، اگه تحریم ها اثر داشت چی میشد؟ چیزی نمی شد، همون فرمون رو هم دیگه به کسی نمیدادند.
دو سال بعد:
خداحافظی تلخ: والا ما که از همان دوران کودکی ماکارونی را با بانو "سویا" میزدیم و زورمان به خرید بانو "گوشت چرخ کرده" نمیرسید. از کل ماکارونی دلمان به تهدیگش خوش بود که آن هم با گرانی ماکارونی، به تاریخ پیوست. (به قول خواجه امیری، خداحافظ ای شعر شبهای روشن)، بخت بد، رابطهیمان با بانو "سویا" هم به هم خورده، از وقتی فهمیدیم ایشان هم تراریخته تشریف دارند. الان باید ماکارونی را خشک خشک لوله بفرماییم در حلقمان. با بزاق دهان قورت دهیم. اگر که گندم آن هم تراریخته نشود!
دو ماه بعد:
دولت نخبه و یکی یک دونه: بعد از خود تحریمی خفن "پرزیدنت" جناب "روحانی" در نفروختن چیزی که خریدنش چند روز پیش توسط "ینگه دنیا" تحریم شده بود، انتظار میرود تا وزیر نفت بیان دارند: "نفت نمیخرید که نمیخرید، اصلا نمیفروشیم. نه گاز، نه نفت، نه محصولات جانبی آنها را، والا با این نونهاشون!"
دو هفته بعد:
شیوه درست اصلاح قیمتها: سخن گوی قوهی قضاییه: از این به بعد ببینم در تارنمایی اینترنتی، قیمت محصول درج شود، صاحب آن تارنما را به دستان مقتدر مادر اژدها در سریال "Game of thrones" خواهیم سپارد، بعدش اگه زنده بود تشریف میبرند اتاق مادر فولاد زره، (به قول مهران مدیری، مادر جان)
دو روز بعد:
کلید اصلی حل مشکلات: خوشبختانه تحریمها هیچ اثری نداشته و نخواهند داشت، هـــــــــــــــــــیچ، بلند بگو، هـــــــــــــــــــــــیچ!
---
1- ایشون هستند، بچهها، تهدیگ، تهدیگ بچهها


