ای روزگار بی مروت. این است رسم زمانه. چشم به هم زدیم تولد دو سالگی کلنگستان هم رد شد و نشد که یک جشنی بگیریم یا پایی بکوبیم، دست کم یک پستی بفرستیم تا دل ملت کمی شاد شود. یعنی هر چقدر که دلتان بخواهد این روزگار بی مروت است. نسبت به آقایان که خیلی بی مروت است. خانمها را که دیگر نگو، این روزگار بی مروت اشکشان را در آورده است. به دختر وزیر دولت و نماینده مجلس رحم نمیکند، میخواهید به کلنگ رحم کند؟
دختر وزیر که تک و تنها، غریب و بیپول افتاده بو کنج خانه (مانند کمد که میافتد کنج اتاق خواب)، بعد از کلی زحمت و تلاش و صرف زمان و هزینه توانسته از فروش چند جفت جوراب دست دوم پدر جان به واردات لباسهای از ما بهتران برسد. بعد دست روزگار ایشان را میکند سوژهی دست مردم. دختر نماینده را بگو که طفل معصوم با این همه شفاف سازی هنوز هم پشت سرش کلی حرف هست. نه، شما بگو، آیا این انصاف است؟ این همه دختر ستیزی تا چه وقت؟ شما نگاه کن، سایر کشورها با "بزهای" اقتصادیشان چگونه تا میکنند، ما چطور؟ نخبه اقتصادی مملکت را کردهاند پشت میلههای زندان. با این وضعی که برگزاری دادگاهش پیش میرود، نه عمر قاضی و وکیل پرونده به فرجام این دادگاه قد خواهد داد و نه عمر خود "بز".
ای بشکند این دست که نمک ندارد. مورد داشتهایم، آقای دوربینی از خودش رگ نشان داده و جلسهی حاج آقـــــــــا قرایتی را ول کرده و رفته پشت پایهی دوربین نشسته، اما بعضیها که خوب نیست آدم با دست ژن خوبشان را نشان دهد، هنوز راست راست روی زمین خدا راه میروند و میگویند از اول بهار تا حالا بیش از یک میلیون شغل ایجاد شده است. از این رو شما را در ادامه به گفتگویی احتمالی با جناب بعضیهادعوت مینماییم:
-: بفرمایید که مشکل و دشواری کنونی جوانان ما چیست؟
بعضیها: مشکل؟ مشکل ندارند جوانان ما. دووشواری؟ دووشواری نداریم اینجا، دو شلواری از قدیم داشتهایم، اما دووشواری نداشته و نداریم.
-: اجازه بدهید طوری دیگر مطرح کنم، بفرمایید که با این روند ایجاد شغل، مشکل بعدی جوانان ما را چه میبینید؟
بعضیها: خب به صورت کامل مشخص است که مشکل بعدی ما، مشکل شغل ایجاد شدهی خالی هست. یعنی اگر به همین ترتیب پیش برویم مجبور میشویم دوباره علاوه بر بازنشستهها، خانمهای خانهدار و کودکان از سن 6 تا نوجوانان 17 ساله را نیز به سر کار بیاوریم. در کل برای دولت ما سر کار آوردن یا سر کار گذاشتن یک کار بسیار راحتی است. در کل تخصص ما هم همین سر کار گذاشتن است. ما یک و نیم میلیون را از اول امسال سر کار گذاشتهایم، به امید خدا پنج شش میلیون دیگر را تا پیش از عید نوروز بعدی سر کار خواهیم گذاشت.
-: به نظر شما بحران دههی بعدی جامعهی ما چه خواهد بود؟
بعضیها: بستگی دارد به این که دههی بعدی چند سال بعد باشد؟
-: به نظرم دههی بعد ده سال دیگر است، مگر این طور نیست؟
بعضیها: این برای قدیم بود، الان زمانه پیشرفت کرده است، مگر نشنیدهای که وقت طلاست؟ طلا هم که دارد با دلار میکشد بالا، پس سرعت گذر زمان هم میافتد جلو، ما پیشبینی کردهایم با این تدبیر و امید بالای دولت وقت، دست کم زمان چهل درصد سریعتر بگذرد، از این رو در پایان کار دولت ما، به جای حذف پنج شش تا صفر از جلوی واحد رسمی پول کشورمان، باید طول اسکناسهایمان را بیشتر کنیم تا تعداد صفر بیشتری در آن بگنجد و از آن طرف عرضش را کم کنیم تا کاغذ کمتری پرت برود، بله، ما برای صرفه جویی در کاغذ اسکناس هم کلی تدابیر تا کنون ارایه کردهایم.
-: به نظر شما، شما سالم هستید؟
بعضیها: نه من که بارها گفتهام، من جاسم هستم،
-: سخن پایانی؟
بعضیها: به امید روزی که همهی ما این طوری بترکانیم و بتکانیم.
---
---
پینوشت:
1- خبری که سال هزار و چهارصد و ده شمسی در روزنامهی آن زمان زده خواهد شد: دلار با اندکی افزایش قیمت به قیمت سه میلیارد و صد و یک میلیون و هفتصد و شصت و نه هزار و سی و پنج ریال رسید. گفتنی است که نرخ افزایش قیمت دلار یکصد و یازده میلیون تومان بوده است. همچنین پراید فول آپشن با شصت و نه میلیون تومان افزایش قیمت، به قیمت هر دستگاه، بیست و نه میلیون میلیارد تومانی دست یافت که بالاترین نرخ آن در کل کاینات خدا و پنجاه سال اخیر بوده است. گفته میشود هر قرص نان نیز امروز در معاملات بورس تهران، به میزان صد و ده میلیون درصد رشد قیمت داشته است.
2- چون مثل یک بنای خوب، همیشه باید بلد باشد تا ماله بکشد!
شنیدین غلام قلی می خواست گردو بشکونه، گردو رو گذاشت زیر پاهاش و با سنگ کوبید روی سرش. حالا شده حکایت نماینده های مجلس که از وزرای دولت خواسته بودن که فهرست کل دارایی هاشون رو برای مجلس منتشر کنند. البته نه این که بد گفته باشند، ابدا، منظورم اینه که داداش چرا گل به خودی می زنی. شما خودت قبل از همه نیاز مبرم به شفاف سازی داری.
---
---
پی نوشت:
۱- به نام خدا، قلدون هستم یک نماینده و از دار دنیا یک ژنتیک خوب دارم و بس!
۲- این قد که تو این چند مدت در ایران اتوبوس چپ کرد، توپولوف تو دنیا چپ نکرد.
تــــــــــــــادا، من برگشتم. خواهش میکنم تشویق نفرمایید. آخه این همه کف و سوت لازم نیست. خواهش میکنم خودتون رو تشویق کنید، اون آقای دو تا مونده به آخر (انگار ملت تو صف ایستادن و در حال تشویق من هستند. به حق توهمهای نزده)، آره آقا شما رو میگم، این قدر سوت نزن، گوشمون کر شد، الانه که به جای کف و سوت، کف و خون قاطی میکنیها. خب دوستان بعد از این همه سر پا موندن پشت رایانههاتون، که به افتخار بازگشت قهرمانانهی بنده به میهن عزیزمون بوده، شما را به خواندن نکاتی چند دعوت مینمایم.
یک: بنا به اخبار رادیو تلویزیون ما، از کل دنیا فقط ما ایرانیها هستیم که سرمون به تنمون میارزه. یه جوری هم بقیه دنیا رو همیشه نشون میدن که انگاری سر اونا داره به تهشون پنالتی میزنه. خداییش هم کاری که اونا میکنن خیلی سختتره.
دو: اگه ژن خوب ندارید بهتر است قبل از به دنیا آوردن کودکتان، مقداری ژن خوب تهیه نمایید. مورد داشتیم، طرف قبل از بچه دار شدن رفته بیمارستان خصوصی، گفته از کجا میتونم ژن خوب برا بچهی آیندهام بخرم. میگن پرستار و مسوول پذیرش چپپیدن تو دستگاه ام آر آی، میگن ما اشعهی فرابنفشیم. حالا بگذریم از اینا که بهترین ژن ایران ("بــــــــــــ ــــــــــــــز") الان تو زندان به سر میبره. بقیه دنیا با ژن خوباشون چه طوری برخورد میکنه، ما چطور. والا من هم ژن خوب داشتم میلی به موندن تو این مملکت نداشتم. والا با این نوناشون.
سه: همیشه بهترین دولت همین دولتی هست که داره کار میکنه و بدترین دولت همون دولتی بود که قبل از این دولت بوده.
چهار: کره شمالی و ایالات متحده آمریکا هر دو موشک هستهای دارند، همچنین هر دو یک عدد اختیاردار فرزانه هم دارند، قربون حکمتت برم خدا، در و تخته رو چه قشنگ کنار هم جور کردی،.
پنج: چون فقط ایران هستش که با داشتن وزارت خانهای به نام وزارت ارشاد، پیش از تولید فیلمهای سینمایی نظارت همه جانبه را بر روی محتوا و موضوع اثر هنری دارد، اینه که بقیه دنیا در صنعت تولید فیلم در هیچ نوع تقسیمبندیای به گرد پای ما ایرانیها هم نمیرسند. جا داره به خاطر سی چهل سال خدمت دست این عزیزان را سخت بفشاریم. میگن اسمش رو هم گذاشتن "خالی بود" چون هم به "هالیوود" نزدیکه و هم به "بالیوود" و هم این که دورادور اشاره به میزان مغز موجود در جمجمهی برخی از این عزیزان وزارتخانهای داره.
شش: هر کسی با "موگرینی" سلفی گرفت که هیچ، برای اونایی که نگرفتن، قرار شده یه بار دیگه "موگرینی" بیاد مجلس، اما این دفعه شاید به علت از پیش تعیین شدن حضور ایشان و خطر ماندن نمایندگان محترم در زیر دست و پای سایر نمایندههای محترم، پیش پیش باید نمایندهها اسم بنویسن و طبق نوبت جلو برن. اونایی هم که از قبل تو مجلس باهاش عکس دارن باید مالیات بر عکس افزوده خودشون رو به سامانه 7080 پیامک کنند تا در قرعهکشی عکس سلفی با "لیدی گاگا" شرکت داده بشن. من الله توفیق برادرها و خواهرهای نماینده. چشم امید یک ملت به شماست.
هفت: شنیدین میخوان مواد مخدر رو به صورت دولتی توزیع کنند؟ خب چی کار کنند، کار که تولید نمیکنند اقلن سر جوونای ملت رو باهاس با یه چی گرم کرد یا نه، تلگرام که میگین بده، اینستاگرام هم که میگین حجم زیاد میخوره، فیسبوک و توییتر هم که از اول بد بودن، میمونه یه مواد مخدر که سرگرمی جووناست. فقط حیف از جوونایی که سرشون رو برای توزیع مواد مخدر تا قبل از این روی چوبهی دار از دست دادن. اگه بدونید چقدر سرها رفت بالای دار تا مواد مخدر به سبد کالای خانوار اضافه بشه، هیچ وقت این همه ناشکری نمیکردین.
هشت: کشور ایران طبق برآوردهای برترین اقتصاددانهای موافق دولت، در بهترین وضعیت ممکن خود که همان بدترین نوع رکود اقتصادی است قرار دارد. لازم به ذکر است که وضعیت ایران به لحاظ اقتصادی ممکن نبود که بدتر از این باشد، چون اگر میتوانست بدتر باشد، به ضرس قاطع بدتر از این میشد. این جاست که شاعر میفرماید:
خوشا به حالت ای روستایی
چه شاد و خرم، چه با صفایی
در شهر ما نیست جز دود ماشین
دلم گرفته از آن و از این
(مراد از آن، اقتصاد آن دولت و مراد از این نیز اقتصاد آن دولت است، چون که این دولت در زمان حال به هیچ وجه نمیتواند مقصر باشد ولی با گذشت زمان و تغییر این دولت به دولت بعدی مراد از این، آن میشود کما این که مردا از آن همچنان آن میماند!!)
---
---
پینوشت:
1- این حیاط و اون حیاط میارن نقل و نبات، بادا بادا مبارک بادا، ایشالا مبارک بادا، یعنی این که در این حیاط و حیاط همسایه مواد مخدر دولتی با کوپن کاغذی توزیع میگردد. ای جوان بر تو و سایر جوانهای محلهات این امر مبارک، مبارک باشد.
2- یارانه نقدی که از سر برج رسید به بیست و چندمین روز هر برج، دست کم امیدوارم در توزیع تریاک و منقل و بافور تا چند سال آینده به خودکفایی رسیده و به جای واردات این قسم تفریحیجات از چین، خودمان با دست خودمان، خودمان را بسازیم. بلند بگو ماشاالله
3- به قول آقوی همساده: یعنی له لهما. کاکو یعنی داغونم کردین. بس که سوت کف زدین. ما رو شرمنده کردین.
یک چیز زندگی کلنگیام مبارک! بادا بادا مبارک بادا، ایشالا مبارک بادا.
در راستای جملهی چشم در برابر چشم و در پی اقدام موشکی پوشکی ضد تروریستهای داعش و بنا بر خبرهای رسیده، نه تنهای روزهی تروریستهای محل برخورد موشک به علت مهاجرت به سرای باقی باطل شد بلکه وضوی سران آنها نیز در سایر سرزمینهای احتمالی به علت .... در شلوار و تنبان خود باطل شده است. از این رو توصیه میشود که در پاسخ به حملههای موشکی سعی نمایند تا از یک استراتژی پوشکی دقیق، جادار و مطمئن استفاده گردد.
---
تا حالا دقت کردید که کشوری که سه روز تحریم شده بود (قطر) از کشوری که بیش از سی سال تحریم بود (ایران) کمک خواسته؟ کشور هم کشورهایی با قدمت چند هزار ساله، والا با این نونهاشون!
---
در خبر است که سپردهگزاران موسسه بیاعتباری عمواصغریه و حاجعلیاکبریه، پس از تجمع جهت دریافت وجوه خود، به علت راهاندازی تجمع بدون مجوز توبیخ خواهند شد، خب راست میگویند، این همه با متخلفین در این مملکت برخورد صورت گرفت آخرش چه شد؟ همین جناب خاوری خودمان نزدیک است در کانادا به ریاست مجلس آن کشور برسد. یک بار هم که شده با شاکیان برخورد قاطع شود بلکه دیگر کسی پولش را این طوری بر باد ندهد. من که چشمم آب نمیخورد، شما چطور؟ چشم شما آب میخورد؟ والا من تا حالا هر کسی را دیدم با دهانش آب خورده. آخر کسی مگر با چشم هم آب مینوشد؟ چی؟ من خوبم؟ بله، شکر خدا، شما چطوری؟
---
میگویند هشتگ روحانی ترند شد، هشتک خشتک ولیعهد عربستان هم ترند شود بگو ماشاالله (با لحن اینهایی خوانده شود که وقتی کسی میخواهد از زندان آزاد شود برایش دعای بلند پرتاب مینمایند).
---
---
سوال لو رفته امتحان نهایی در تلگرام: برجام چیست؟
الف- آفتاب تابان است.
ب- ابر پر باران است.
ج- درخت گلابی است و که میشود از آن سیب چید.
د- همهی موارد.
یک وزیری هم داریم توی مملکت، تا تقی به توقی میخورد ایشان یک چهچه زیبایی از خودشان در وکنند (از خودشان بروز میهند). نام این چهچه را توییت یا توعیت نهادهاند. برای نمونه، وقتی یک پرزیدنت یا یک مجلسی از یک سری آدمهای مهم سیاسی یک تصمیم مثبت یا منفی را در برابر کشور یا مردم دیگر در پیش گرفته و آن را به آگاهی جناب وزیر میرسانند، این جناب وزیر مورد اشارهی ما، در یک جملهای که کمتر از 140 حرف داشته باشد، حرفی میزند که برابر با 1400 سال تمدن با خودش حرف به همراه دارد. این وزیر را وزیر امور توییت نامیده و به وزارتهخانهای که ایشان در آن مشغول به فعالیت هستند میگویند، توییتر.
ای جانم، توییت، ای جانم توییتر، ای جانم که نمیدانم پس چرا هستی هنوز تو فیلتر؟
---
نمیدانم هیچ دقت کرهاید یا نه، علاوه بر قانون پایستگی انرژی، یک قانون دیگری هم توی کلنگستان موجود است به نام پایستگی دنبال کنندهها، به این صورت که تعداد دنبال کننده اگر از صد بیشتر شود، از ته آن به همان میزان دنبال کننده بیرون میریزد، به این قانون که موجب شده این عدد 100 به مثبت 100 تغییر پیدا نکند، میگویند پایستگی کلنگی! دست کم یک چندتایی که کمتر شود یک تنوعی ایجاد میگردد.
---
یک جور مداحی مد شده به نام مداحی سیاسی. این جوری است که شما یک شعری میسرایید و آن را به میان سیاسیون میسرانید. بعد آنها هم یک مدحی میسرایند و میسرانند سمت شما. دور هم یک سری آدمهای سر سری (با فتح یا ضم سین) جمع شدهاند و میسرایند و میسرایند.
---
الکوفت و الزهرماری رییس یکی از داعشها کشته شد، موصل آزاد شد، دریاچه ارومیه هم یک چیزیاش شد (نمیدانم چرا تا در این مملکت دو یا چند جناح سیاسی میخواهند به همدیگر بپرند، همیشه یکی از گزینههایی که هر یک از طرفین دربارهی آن به صورت کامل حق به جانب حرف خواهند زد همین دریاچه ارومیه است). خلاصه این که یکی میگوید شش تا موشک نبود و هفت تا بود، یکی مینویسد سه تاش خورد توی عراق و بیشتر از سیصد چهارصد کیلومتر جلوتر نرفت، یکی مینویسد چون پنج تای اول نخورد به هدف، ششمی را زدیم، یک استقلالی را هم دیدم که وقتی ازش میپرسیدی چند تا موشک شلیک شده، از یک تا هزار حاضر بود همهی اعداد را بگوید به جز شش. بر و بچههای موشک انداز، حالا نمیشد به حرمت ششتایی های استقلال هم که شده شما هفت تا در میکردید؟
---
این طور که من از برجام فهمیدم، تنها چیزی که تا حالا در مورد برجام تغییر پیدا نکرده این بوده که ایران به برجام پایبند بوده است. لامذهب این طرف خارجی اگر پایبندی بلد بود، این همه بنیان خانواده آن جا سست نبود. به قول آقای "کاووسی" دیجیتالم کجا بود، بروید خودتان تکی به برجام پایبند باشید، اگر پایبند کفایت نکرد، دستبند، النگو، گوشواره و .... هر چی که دوست داشتید باشید.
---
این بیست را هر جا کنار سی بگذاری یک جای کار باید بلنگد، 2030 چه اسم سند باشد، چه اسم اخبار، به کل مایه دردسر است. اگر خوب بود که اسم باشگاه را به جای 4030 (چلسی) میگذاشتند 2030 (بیسسی). اسم باشگاه آمد، یاد شش افتادم و استقلال. ددم وای، میگویند توی باشگاه استقلال اعداد را این طوری میشمارند، یک دو سه چهار پنج (برجام، "پنج به علاوه یک") هفت هشت ....
---
یک صنعتی داریم در دنیا به نام صنعت ریز گرد، شکر خدا در واردات هر چه توی این مملکت کوتاهی شده باشد، به لطف کشورهای همسایه توی این یکی خودکفا شدهایم. همین طوری جلو برویم باید جنوب غرب ایران را چند سال دیگر باستان شناسان درسته از زیر خاک بکشند بیرون.
---
جای شما خالی، یک تاقار دوغ طبیعی زدم هم اکنون، خود گاو از دماغم داشت میآمد بیرون، الان رنگ قرمز ببینم قاطی میکنم!
با توجه به میزان عصبانیت برخی از به اصطلاح خندانندههای برتــــــر که بیشتر با یک حالت خشمگین در حال حمله هستند تا اجرای طنز و ایجاد موقعیت کمیک، پیشنهاد میگردد نام این برنامه را از خندوانه به حملهوانه تغییر بدهند.
---
پینوشت:
1- به قول جناب ماس ماس: آقایان داداشام گوفته باشومآ، وقتی بلد نیستید یک خنداننده خیلی معمولی باشید، با حملههای پیدرپی خود توی اعصاب ملت وارد نشوید، مخلص کلوم، توی اعصاب ملت نرید، نرین دیگه، توی اعصاب ملت نریــــــــــن. به ویژه وقتی آب توی خندوانه قطع شده! (برای هر چه روشنتر شدن لپ کلام، از سامانه دوپهلوی خودشان استفاده نمودیم! همانا برای کسانی که به این کلمات بیاندیشند، معانی زیادی را در این کلمهها گنجاندیم)
2- چی شد، آمدم یک پست بفرستم، همه شد پینوشت، این پست آبکی هم مثل این استندآپهای حملهوانه همش شد ذکر مصیبت، من معذرت میخواهم.
چکیده مناظرههای ریاست جمهوری در اردیبهشت ماه هزار و سیصد و نود و شش آفتابی:
--
--
هاشمی طبا: این کارهایی که از دولت توقع دارید، تا حدود زیادی انجام شده. بقیهاش را هم خودم انجام میدهم. به علاوه این که به ازای هر ایرانی ما چهل و پنج نفر گردشگر وارد میکنیم تا امورات زندگی اون یک نفر رو بچرخونه و در پایان به قول نازخاتون (زن مستار در سریال قهوه تلخ) صادرات میخواهید، فقط صادرات فرانس، اکسپوز اورینتد!
--
--
آقامیرسلیم: خب بچهها، جزوهها و کتابهاتون رو ببندید، میخوام امتحان میانترم بگیرم. خواهشی که دارم اینه که فقط به سوال جواب بدید. به یژه جناب هاشمیطبا، قالیباف، روحانی، جهانگیری و رییسی!
--
--
قالیباف: خب، مردم عزیز این بنچاق زمین آقای جهانگیری هست، این هم فاکتور خرید کاسه توالت فرنگی خانهی جدید دونالد ترامپه، این هم ورقه امتحانی ریاضی کلاس سوم ابتدایی آقای روحانی هست که به وضوح مشخصه که سوال سوم رو تقلب کرده، اینم سند پراید منه که سال نود و شش خریدمش، جدا از اون نمیدونم چرا دارم اینها رو به شما نشون میدم. به هر حال مردم، من با پتروشیمیایی ثانیه ای ششصد تا شغل میسازم با بهره 4 درصد میفروشم به شما.
--
--
روحانی: مردم من وقت ندارم، باید 75 تا افتتاح رو همزمان تو 89 کشور انجام بدم. شما رو میسپارم به جهانگیری. امید دارم که خوب بگیرتتان!
--
--
رییسی: منابع به صورت کامل مشخصه، برای این که منابع رو ببینید، باید به آخر اون کتاب یا مقاله رجوع کنید، من نمیدونم چطور آقایون منابع تامین یارانهها رو که به این روشنی همیشه در پایان ذکر میشود را نمیبینند.
--
--
جهانگیری: دابلیو دابلیو دابلیو دات من یک ربات اصلاح طلب پوششی با رشد مثبت هفت درصدی هستم دات کام.
--
--
پینوشت:
1- قابل توجه برخی آقایان که به خاطر یک صندوق یا چند میلیون بیشتر رای، آبروی خودشان و دیگران را بردند،
2- هاشمیطبا در پایان: یه توپ دارم قل قلیه، سرخ و سفید و آبیه، میزنم زمین هوا نمیره! چون اقتصاد ما پنچره و آقامیرسلیم فقط گیر داده به جوابهای من!
امروز سیزدهم فروردین است، روز همگانی ریختن زباله در پارکها و گره زدن چمنها برای غافلگیر کردن و پیچ خوردن پای دام و طیور احتمالی. امروز روز مادر همهی بشر است به قولی، روز طبیعت. دسته جمعی میرویم تا مشت محکمی بر دهان تحریمها اقتصادی زده و تا جایی که میتوانیم کباب جوجه، چنجه، برگ و کوبیده بزنیم بر بدن تا جایی که سر معدهیمان سوز بزند و در حالی که در یک حرکت ملی رکورد مصرف نوشیدنیهای گازدار را میشکنیم، در ترافیک شلوغ ورودی و خروجیهای فضاهای سبز برای یکدیگر بوق بزنیم و دست تکان دهیم و دور از شما گاهی اوقات نیز ببینیم که یک فحشی، چارواداریای، چیزی بین چند نفر در حال حواله شدن میباشد.
روز مادر مبارک، ببخشید روز مادر طبیعت مبارک :))
---
---
پینوشت:
1- به جای شرکتهای اسلحهسازی، اگر ایران مصرف نوشابههای کوکاکولا و پپسی و ... را تحریم کرده بود، الان چی میشد؟ انتظار داشتی چه بشود؟ هیچی نمیشد، اول این که قیمت نوشابه بامشادکولا و کولاموتوری سه برابر میشد، بعدش هم که مردم در صفهای طولانی پشت سر هم دو ساعت میایستادند برای خرید نوشابای تولید وطن.
2- عنوان پست را با یک ریتم شعاری تلاوت نمایید.
3- ببخشید، مثل این که دوباره اشتباه نوشتم، روز طبیعت مبارک، ما با مادر طبیعت کاری نداریم، در اصل ما با مادر و خواهر هیچ کسی هیچ کاری نداریم! ما با خود طبیعت و پدرش کار داریم که قرار است امروز درش بیاوریم، پدرش را میگویم. یک چنین انسان وارستهای هستم من!
در روایت است که روزی از همین روزها
دکتری خوب و رویایی از میان دکترها
آن که پیشتر داشت با هولوکاست مشکلها
در اهواز سر داده این چنین سخنرانی را:
هشتاد میلیون بیشتر میفهمند یا شما؟
چون کلنگنامه به این جا رسید حاجی قصهها
آن که بود پای محکم نامزدی در انتخابات سرتاسر دنیا
گفت که یا تکذیب میکنی حرفهایت را
یا که با بر و بچهها میتکذیمیبتان به امید خدا (دوباره به قول مهران مدیری: مـــــــــــــــادر جـــــــــــان!)
تا نشر شایعاتی دیگر روز و شب همهی شما به فنا (به قول عروسکی از مجموعه کلاه قرمزی به نام دیوی یا دیبی)
---
---
پینوشت:
0- عنوان نوشته را با وزن یک فیلم هالیوودی به نام "خوب، بد، زشت" بخوانید و اگر وقت شد آن را برای یک بار هم که شده ببینید، هر چند که خیلی از شما تا حالا چند بار باید آن را دیده باشید.
---
1- ویژگیهای شخصیتی دیوی:
1- 1- دیو هنوز کودک است و بسیار ماچی به طوری که ملتمسانه از دیگران میخواهد که ببوسندش.
1- 2- او که همهچیز را وارونه میفهمد، وارونه نیز عمل میکند، به عنوان مثال اگر بگویی بنشین میایستد و اگر بگویی بایست، مینشیند. همینطور هر کاری که بگویی نکند را میکند و بالعکس.
1- 3- یکی از مشهورترین جملههای او «ازت متنفرم» است که با احساسی عمیق میگوید و منظورش این است که «دوستت دارم».
1- 4- او آب زیاد دوست دارد و تنها هم آب میخورد. با این وجود هر بار که آب میخورد کمی آب میخورد ولی تعداد دفعاتی که آب میخورد زیاد است.
1- 5- از دیگر ویژگیهای دیو خندیدن شدیدش است که منجر به غلتیدن بر روی زمین میشود.
1- 6- در قسمتهای آخر کلاهقرمزی ۹۳ او از خودش رفتاری تازه نشان میداد که بر اساس آن گردنش را ۱۸۰ درجه میگرداند و عقبعقب راه میرفت.
---
2- ویژگیهای شخصیتی سایر موجودات موجود در پست:
2- 1- دکتر دیگر کودک نیست، بلکه دکتری شده است برای خودش.
2- 2- دکتر همه چیز را مستقیم میفهمد، خودش یک نفره هم میفهمد. به عنوان مثال اگر وضعیت ملکت به لحاظ اقتصادی فاجعه باشد ایشان با آمار نقطه به نقطه از اقتصاد چین و آمریکا و کل اتحادیه اروپا جلو میزنند. همچنین ایشان از دیگران هم میخواهد که در توییتر ایشان را فالو نمایند.
2- 3- یکی از مشهورترین جملههای او را نمیشود تکی اینجا نوشت، باید آنها را در یک کتاب کوچک گردآوری نمود. از جمله این جملهها:
2- 3- 1- وقتی کشورهای غربی شاهد رشد و پیشرفت ایران بودند هر روز یک قطعنامه تهیه کردند و در شورای امنیت علیه ما صادر کردند. من امروز به آنها میگویم آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدان شما پاره شود. (آذر ۱۳۸۶)
2- 3- 2- بعضی ها قیافه روشنفکری میگیرند اما به اندازه بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند. (آبان ۱۳۸۷)
2- 3- 3- در انتخابات ۴۰ میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیینکننده اصلی بودند حالا ۴ تا «خس و خاشاک» در این گوشهها یک کاری میکنند. (خرداد ۱۳۸۸)
2- 3- 4- می گویند قطعنامه می دهیم، خوب قطعنامه بدهید، آن قدر قطعنامه بدهید که بشود چهار هزار تا، بابا دیگر آن ممه را لولو برد ... اون که عددی نیست، گنده تر از اون هم عددی نیستند؛ بگذارید این جمله را بگم که آن ته چیزی که آنها را می سوزاند چیست؟، بابا جان! آب را بریز همون جایی که می سوزد. چرا آب را جای دیگری می ریزید؟ ( امرداد ۱۳۸۹)
2- 3- 5- آن زمان ملت ایران درسی به آنها داد که تا ابد آنرا فراموش نخواهند کرد؛ حالا که پشم و پیل همه آنها ریخته است. اگر خیلی عرضه دارید، اوضاع کشورهای خود را جمع و جور کنید و به ملتهای خود برسید؛ شما نمیتوانید آب بینی خود را بالا بکشید. (آبان ۱۳۸۹)
2- 3- 6- شما باید کسری جمعیت خود را جبران کنید. ماشاالله قدیمیها خیلی بهتر از شما در این باره کار میکردند. (اردیبهشت ۱۳۹۱)
2- 4- او اسفندیار رحیممشایی را خیلی دوست دارد و عاشق رییس جمهور شدن است. او دو دوره چهار ساله رییس جمهور ایران بود اما به اندازه دو دهه سفر استانی، قارهای و سازمان مللی رفت است.
2- 5- از دیگر ویژگیهای دکتر، به شدت خنداندن مردم داخل و سایر ملل موجود در دنیا و بیگانگان فضایی است، به حدی که برخی احتمال سقوط شی نورانی را در آسمان ایران به دلیل خنده بیش از حد راننده شی نورانی دانستهاند.
2- 6- در آینده شاید دکتر بتواند گردنش را 360 درجه بچرخاند و با مغزش راه برود و با پایش فکر کند، هیچ چیز بعید نیست!
---
3- ویژگیهای تصویری شخصیتهای موجود در پست:
ایشان جناب "دیوی" هستند. به نقل از جناب دیوی: دلم برای کامنتهای "مودی" گشاد شده است. کجایی "مودی"؟
و برویم برای عکس بعدی، این شما و این هم ...:
خب، حالا کمی باید کور سوی امید را به نوشته بیفزاییم تا در پایان راه نجات را به شما بنماییم، میرویم که داشته باشیم ....
ایشان هم نفس هالیوود هستند، چی؟ ایشان کجای پست حضور داشتند؟ خب معلوم است، این دیگر چه جور پرسشی است؟ ایشان در تمام مدت در ذهن نویسنده پست داشتند با آهنگ "شش و هشت" بندری از خودشان حرکات موزون در میکردند. پس چه فکر کردهاید شما. نویسندهای که "جنیفر لارنس" هنگام نوشتن در ذهنش نباشد، نویسنده نیست، کاپی نویسنده است.
---
4- این قدر این شاخه آن شاخه پریدم که خودم هم نفهمیدم قرار بود چه بنویسم و از ابتدا به چه منظوری تایپ کردن را شروع کردم، شاید باورتان نشود اما من هم شدهام مثل برخی دکترها که تا میکروفن میبینند حرف و سخنرانی از معدهیشان میآید بیرون، تا چشمم به صفحه کلید میافتد، لاطایلات است که جاری میگردد! برای شفای هر چه سریعتر کلنگ بیشتر دعا بفرمایید.